عصر جدید، ابزار پیشرفت فرد و جامعه

سومین فصل برنامه استعدادیابی «عصر جدید» از شبکه سوم سیما در حال پخش است. همچنان احسان علیخانی، به عنوان طراح، تهیه‌کننده و مجری برنامه است. داورها به غیر از امین حیایی، تغییر کرده‌اند، شاید برای عوض شدن حال و هوای برنامه یا شاید برای ایجاد و طرح نظرات متفاوت یا شاید هم داوران قبلی خسته شده بودند. هر چه هست، عصر جدید یک بار دیگر خود را نه فقط در برنامه‌های تلویزیونی، که در دل مخاطبان انبوه جا داده است. حتی برای کسی مثل نگارنده که اجراهای دو فصل قبل را گاه به گاه در تلویزیون یا شبکه‌های مجازی می‌دید، نیز جایگاه کسب کرده است. حالا چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ چرا عصر جدید جذاب است؟

اول از ایرادهایی که از گوشه و کنار شنیده می‌شود، بگویم. اول، این برنامه تقلیدی از کشورهای دیگر است. درست است. این روزگار در هر شبکه تلویزیونی هر کشوری که نیم نگاهی انداخته شود، یک برنامه کشف استعدادها وجود دارد تا جایی که به سختی می‌توان طراح اولیه و ملیت اصلی این برنامه را پیدا کرد. اما چه اهمیتی دارد؟ مگر نه اینکه در بسیاری از برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی، هنری، اقتصادی، ورزشی و ... کشورها از روی دست یکدیگر می‌بینند؟ چرا اگر شرایط فوتبال کشور ما با کشور دیگری فرق کند، صدای فوتبال‌دوستان بلند می‌شود که در فلان کشور، با فوتبالیست اینطور رفتار می‌شود و برای فوتبال اینطور برنامه‌ریزی می‌شود و اینقدر بودجه تخصیص داده می‌شود. خب، حالا یک برنامه، نه بلکه چندین برنامه تلویزیونی هم کپی برابر اصل برنامه کشورهای دیگر باشد، اشکالش چیست؟
از تخصیص یک برنامه خوب به یک مجری ثابت می‌گویند. این هم مسلما مشکلی نیست، تا وقتی احسان علیخانی که جایگاه خود را خصوصا با برنامه‌های ماه عسل ماه رمضان و حتی اشک‌هایی که دم افطار از مردم گرفت پیدا کرده و حالا یک برنامه مفرح طراحی کرده و توانسته حق ساخت آن را به دست بیاورد و آن را به مرحله عمل برساند، چه اشکالی دارد؟ شاید اتفاقا یکی از برگ‌های برنده عصر جدید، مجری آن باشد. خصوصا که تا امروز احسان علیخانی بی حاشیه کار کرده و هیچ رفتاری که بر خلاف انتظار از یک مجری توانمند باشد، نداشته است. و البته خیّر بودن او و کمک به مردم در شرایط عام و خاص که بر خلاف خیلی از سلبریتی‌ها بدون حرف و حدیث هم بوده، بر وجه مثبت او می‌افزاید.

اما اهمیت این برنامه به هیچ کدام اینها نیست. اهمیت عصر جدید در این جمله‌های شرکت‌کنندگان است که در روز راستی‌آزمایی گفته‌اند و دلیل هر کدام قبل از ورود به صحنه بزرگ عصر جدید به مخاطب نشان داده می‌شود: «آمدم تا بر صحنه عصر جدید دیده بشوم»، «آمدم تا عصر جدید برایم سکوی پرتاب باشد»، «آمدم تا توانم را به خودم و اطرافیانم ثابت کنم»، «آمدم تا... ». اینها یعنی پا گذاشتن در راهی پر امید. دو جوان عشایری که در حرم امام کار می کردند، در شرایطی که هیچ کس از تلاش آنها برای مهارت پیدا کردن در بندبازی خبر نداشت، به روی صحنه آمدند و درخشیدند.

پسرک کوچکی از شمال کشور توانش را بر روپایی زدن گذاشته بود و با شیرین زبانی دل مخاطب را برد، یا آن پسر نوجوانی که با کارت شعبده بازی می‌کرد، یا دختر کرمانی که عاشق بازیگری بود و خود را به صحنه عصر جدید رسانده بود، یا پهلوانک‌های ایران زمین که خوش درخشیدند و همه آنهایی که با دیدن عصر جدید ذهن خود را به کار گرفتند تا ببینند چه دوست دارند و چه می توانند انجام دهند تا به این صحنه برسند و خود را بیازمایند و سکوی پرتابی داشته باشند، حدیث پا گذاشتن در راهی پر امید و پر نور است. چه ستاره‌ها را بگیرند چه نگیرند، چه اهمیتی دارد، خود را که به محک یک آزمون سخت (حداقل تا آن روز خود) گذاشته بودند. پس حالا می توانند همان را ادامه دهند، پس حالا می توانند خود را باور کنند که می توانند انتظاری بیش از قبل از خود داشته باشند. خودباوری، تلاش برای یک قدم جلوتر، استمرار بر برآورده شدن خواست و آرزو، ابزار پیشرفت فرد و جامعه است و عصر جدید این ابزار پرقدرت این روزگار ماست حتی اگر به دلیل برخی مصلحت‌ها، برخی حرفه‌ها و مهارت‌ها امکان راه‌یابی به صحنه عصر جدید را نداشته باشد.

عصر جدید، پا گذاشتن در راهی پر امید است چون دست‌اندرکاران برنامه، خصوصا احسان علیخانی با به کار گرفتن فینالیست‌های دوره‌های قبل به کار و تشویق آنها در ادامه راه‌شان این راه پر امید را به مخاطبش نشان می‌دهد. سرگروه گروه جوانمردان ایران زمین، این بار با پهلوانک‌ها به صحنه آمد و نه فقط یک ورزش باستانی را که رو به فراموشی بود زنده کرد، بلکه راه پرتور و پرفروغی برای آن ایجاد کرد. عرفان طهماسبی، خواننده جوان جنوبی، فینالیست دوره قبل نه فقط در کنار شرکت‌کننده‌های عرصه خوانندگی است، بلکه در تیتراژ پایانی سریال نجلا 2 هم خوانده است. دکتر علی رضایی، دانشجوی پزشکی اهل تبریز که با استندآپش درخشید، در کنار متقاضیان استندآپ است. محمد زارع، جوان شیرازی که به خاطر اجرای حرکات خاص نمایشی‌اش دومین برنده دوره قبل عصر جدید بود، در پشت صحنه و در کنار متقاضیان حرکات نمایشی است. مسلم است که مخاطبان این متن اینها را می‌بینند ولی نام بردم تا بر جمله شرکت‌کنندگان تاکید کنم: «آمدم تا عصر جدید سکوی پرتابم باشد». عصر جدید، فقط کشف استعداد نیست، بلکه ایجاد انگیزه و بالابردن توان و مهارتهاست، چه در عصر جدید به ثمر برسد چه نرسد، به قول داورها، همین که به صحنه عصر جدید رسیده اند، پیروزی است و گام بعدی زندگی‌شان، قطعا و مسلما پرقدرت‌تر خواهد بود. ایدون باد.


پست های مرتبط

پیام بگذارید